نیما پسری است که به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند. به دیگران لبخند میزند و از دوسالگی با همسن و سال های خود به راحتی ارتباط برقرار میکند.
سارا دختری است که مادرش باور نمیکند انقدر ساکت و آرام باشد. مادر سارا می گوید یک سال و نیمش بود که در یک مهمانی خانوادگی دو ساعته به طور کامل ساکت و آرام بر روی یک صندلی نشسته است.
مادر دانیال نیز از دیدن نیما و سارا متعجب است. دانیال همواره از میز و صندلی بالا میرود. مادر دانیال مجبور به دنبال او برود و او را تحت نظر داشت باشد.
توصیفهای بالا به خلقوخوی کودکان اشاره دارد.
متخصصین، خلقوخو را تفاوتهای فردی در روش های رفتاری میدانند که با فرد متولد میشوند. خلقوخو شیوه ارتباط کودک با محیط اطراف را تعیین میکند. افراد بر اساس خلقوخوها نسبت به پدیدههای اطراف واکنش نشان میدهند. همچنین بخشی از این واکنشهای برگرفته از خلقوخو ست که فرد بیشتر یا کمتر در معرض اختلالات روانی قرار میدهد. شناخت خلقوخوی کودک به والدین و مربیان کمک میکند بتوانند بهتر با کودک ارتباط برقرار کنند.
در سال ۱۹۵۶ در نیویورک تحقیقی بر روی ۱۴۱ کودک صورت گرفت که به طور کلی کودکان را به سه دسته زیر تقسیم بندی کردند:
کودکان راحت
به کودکی گفته میشود که در نوباوگی به سرعت با برنامههای روزمزه (تغذیه و خوابیدن) خو میگیرد. در مجموع سرحال است و به راحتی با تجربیات تازه سازگار میشود. (۴۰ درصد کودکان)
کودکان دشوار
برنامههای روزمره نامنظم دارد. تجربیات تازه را به کندی قبول میکند و واکنش منفی و شدید نشان میدهد. (۱۰ درصد کودکان)
کودکان کند جوش
نافعال است به محرک های محیطی واکنشهای ملایم و کند نشان میدهد. خلق منفی دارد. به کندی با تجربیات تازه سازگار میشود. ( ۱۵ درصد کودکان)
اگر دقت کنید ۳۵ درصد کودکان در این دستهبندیها قرار نگرفته اند. ۳۵ درصد باقی مانده مجموعه رفتارهای مختلفی از هر سه دسته را بروز میدهند. امروزه گاهی به جای سه دسته، چهار دسته بیان می شود که تفاوت چندانی با این سه دسته ندارد. درواقع در دسته بندی چهارتایی، دسته ی دشوار و راحت تغییر چندانی نکرده اند و تنها دسته کندجوش به دو دسته مجزا تقسیم شده است که البته چون با این کار کمی تشخیص دشوار تر و فراوانی کودکان ناهنجاز افزایش می یابد، به آن انتقاداتی وارد است.و اما ویژگیهای 9 گانه کودکان
در پژوهش های مربوط به خلق و خوی کودکان، 9 ویژگی برای کودکان بیان شده است که به صورت طیف هستند و نه صفر و صد. یعنی هیچ کودکی نیست که یک ویژگی را کاملا داشته باشد یا نداشته باشد.
در ادامه به صورت مختصر به این 9 ویژگی اشاره خواهیم کرد…
میزان انرژی جسمانی آشکار در فعالیتهای روزمره کودک چقدر است؟ کودکی که پرانرژی است مدام در حال جنب و جوش است. نشستن به مدت طولانی برایش سخت است. والدین میتوانند با به کارگیری این انرژی در جهت مناسب به کودک کمک کنند تا پیشرفت کند. کودکان با انرژی کم به بازیهای نشسته و بیسروصدا مانند بازی های ساختنی علاقمندند. تماشای تلویزیون و بازی با رایانه را به دیگر بازیهای حرکتی ترجیح می دهند.
این مورد دو ویژگی نظمپذیری کم و نظمپذیری زیاد را شامل میشود. کودکانی که نظمپذیری زیادی دارند به قانون و نظم علاقمندند. کلاسی را ترجیح میدهند که قانونمدار است و اگر برنامهای تغییر کند آنها اذیت میشوند. کودک با نظمپذیری کم بیقانونی را ترجیح میدهد. در کلاسهای قانونمند اختلال ایجاد میکنند. علاقمند است برنامه روتینی برای خواب و غذا نداشته باشند.
منظور از این ویژگی آن است که حواس کودک چقدر با محرک خارجی منحرف میشود. کودکی که حواس پرتی کمی دارد به راحتی برروی کارش تمرکز می کند و به ندرت با سر و صدا حواسش پرت میشود. کودک با حواس پرتی شدید به راحتی حواسش پرت میشود. در حین انجام تکالیف با کوچکترین محرک خارجی از کارش منحرف میشود.
میزانی که کودک به تجربیات جدید تمایل نشان میدهد. کودکان جسور نسبت به تجربیات جدید تمایل بیشتری دارند و از آنها استقبال میکنند. کودکان با تمایل کم نسبت به تجربههای حدید از رویارویی با وضعیت یا فرد جدید دوری میکنند و ترجیح میدهند به جای تجربه این موقعیت از دور نظارهگر باشند.
میزانی که کودک میتواند خود را با شرایط تازه منطبق سازد. کودک انطباقپذیر به راحتی با شرایط جدید منطبق میشود مانند پذیرفتن مدرسه جدید این کودکان احتمال بیشتری دارد که به سمت جریانهای منفی کشیده شوند. اما کودکانی که انطباق پذیر کمی دارند باید مدت زمان زیادی بگذرد تا بتوانند به وضعیت جدید عادت کنند. احتمال اینکه این کودکان درگیر موقعیتهای دشوار شوند کمتر است.
توانایی انجام دادن تکالیف به طور مستمر و بدون حواس پرتی را پایداری گویند. البته این موضوع راهم باید درنظر داشت که پایداری و حواسپرتی عکس یکدیگر نیستند و چه بسیار کودکانی که با یک محرک بیرونی حواسشان پرت شده اما پس از مدت کوتاهی دوباره به روی موضوع خود برمیگردند و تمرکز می کنند.پایداری زیاد مستقیماً با پیشرفت در تحصیلات آکادمیک مرتبط است. کودکی که پایداری زیادی دارد، هر چند امکان دارد به حد کمال برسد، ولی نمیتواند خود را قانع کند تا بپذیرد که کارش را به پایان رسانده است. او مایل نیست تکلیفش را به معلم تحویل دهد، چرا که احساس میکند آن را به اندازه کافی خوب انجام نداده است. کودک با پایداری کم ممکن است در مدرسه با مشکل روبه¬رو شود، چراکه انگیزه کافی برای ادامه کار ندارد، به خصوص هنگامی که تکلیف سختی داشته باشد، به آسانی دست از کار میکشد یا تقاضای کمک میکند، بدون اینکه مستقلانه سعی کند یا بتواند خود را به تمرکز و انجام دادن تکالیف ناتمام وادار کند.
میزان انرژی ای که کودک در واکنشها و بیان احساسات استفاده میکند. کودکی که واکنش شدید دارد با صدای بلند گریه میکند یا میخندد. نسبت به محرکها واکنشهای شدید و هیجانی دارد. کودکی که اکنش ضعیف دارد به ندرت از خودش احساسات و هیجان نشان میدهد. کودکانی نیز هستند که از احساسات و هیجانات ملایم برخوردارند.
میزانی که کودک نسبت به تغییرات محیطی احساس نگرانی میکند. کودکی که حساس است به سرعت نسبت به تغییرات واکنش نشان میدهد. لباس باعث خارش بدنش میشود صدا حواس پرتی میآورد ولی کودکی که حساسیت کمی دارد نسبت به تغییرات واکنش نشان نمیدهد. حواسش پرت نمیشود و به تکالیف خود میپردارد.
کودک در اکثر اوقات روحیه شاد و مثبت دارد یا روحیه ناخوشایند و منفی. کودکان با روحیه مثبت در اکثر مواقع خوشحال هستند به راحتی با تغییرات خو میگیرند اما ممکن است در برخورد با مشکلات زندگی عکسالعمل مناسب نشان ندهند. کودکان با روحیه منفی در اکثر مواقع ساکت هستند و این موضوع کار را برای مراقبین و والدین سخت میکند که متوجه شوند کودک الان در چه حالی است.
این 9 ویژگی به میزان مختلفی در کودکان وجود دارد. پررنگی این ویژگی ها در کودکان به نوع خلق و خوی آن ها هم بستگی دارد. جدول زیر نشان می دهد که احتمالا هر کودک با نوع خاصی از خلق و خو، به چه میزان این 9 ویژگی را داراست.
هدف از این مقاله این است که بیان شود که تفاوت کودکان نسبت به هم بیان کننده ی برتری یکی بر دیگری نیست. از آن مهمتر این نکته است که پر جنب و جوش بودن یا ساکت بودن کودکان به خودی خود مشکلی ندارد و تنها به خاطر خلق و خوی متفاوت کودکان است. پس اسم فرزندان پر جنب و جوش را بیش فعال نگذاریم و از آن طرف هم نام کودکان بی سر و صدا را دست و پا چلفتی نگذاریم.
کودکانمان را آنگونه که هستند، بپذیریم و دوست داشته باشیم.